سه شنبه 102 اردیبهشت 19 , ساعت 9:10 صبح
در دلم دردی است که سخت حالم را پریشان می کند
با هرکه این راز را فاش نمودم
دیری نپایید که به پتک مبدل و در سرم فرود آورد
سردرگمی در این غربت قشنگ نیست
راستش هیچ چیز، دیگر به دیدگانم زیبایی ندارد
من یک خدا میخواهم تا بنشید پای صحبت هایم
میخواهم به او بگویم من شایسته زیستن در این عالم نبودم
چرا مرا در جایی دیگر دور از این دیار و این موجودات نیافریدی
حتی مرا کاش جایی میان عدم و نیستی رها میکردی
ولی اینجا روی زمین در این کهکشان، نه
#شقایق_گلزاده
نوشته شده توسط شقایق گلزاده shaqayeq golzadeh | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ